حامد نیکونهاد، فاطمه ذوالقدر، شبنم اورنگی،
دوره ۱۲، شماره ۴۰ - ( ۱۱-۱۴۰۳ )
چکیده
کانون وکلای دادگستری بهعنوان نهادی حرفهای، نظامبخش حرفه وکالت بهعنوان خدمتی عمومی محسوب میشود. این کانون بهعنوان یکی از نهادهای ارائهدهنده خدمات عمومی از اختیارات مهمی در حوزه وکالت و ناظر به وکلا برخوردار است. بهموجب اصل حاکمیت قانون و اصل عدمصلاحیت در حقوق اداری؛ تصمیمات و مصوبات کانون که توسط ارکان این نهاد، بهویژه هیأتمدیره اتخاذ میشود، بایستی در چارچوب ضوابط قانونی و حدود اختیارات آن ارکان باشد. برای تضمین این مؤلفه مهم، پیشبینی حق دادخواهی برای ذینفعان و اشخاص تحتتأثیر تصمیمات و مصوبات ضرورت دارد. از دیگر سو، در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دیوان عدالت اداری بهعنوان مرجع قضایی اختصاصی و تخصصی در بدنه قوه قضائیه برای رسیدگی به شکایات و اعتراضات از تصمیمات، اقدامات و مصوبات نهادهای دولتی و حکومتی پیشبینی شده است. مسأله مقاله حاضر، امکان دادخواهی از تصمیمات و مصوبات کانون وکلا در دیوان عدالت اداری از منظر موازین حقوق اداری ایران بوده که به شیوه تحلیلی و با رویکرد انتقادی در جهت حل آن اهتمام شده است. اگرچه رویه دیوان حاکی از آن است که این مرجع چنین صلاحیتی برای خود قائل نیست؛ اما بنابر یافتههای این تحقیق، موازین قانون اساسی، ماهیت حقوقی کانون وکلا و تضمین حق دادخواهی ذینفعان و شهروندان اقتضا دارد دیوان عدالت اداری بهعنوان مرجع اصیل برای رسیدگی به دادخواهی از مصوبات و تصمیمات کانون وکلا شناسایی شود.