بازتعریف مفهوم تنظیمگری: از رویکرد تمرکز گرا تا عدم تمرکز
|
مهدی هداوند، فرهاد جم* |
|
|
چکیده: (225 مشاهده) |
تنظیمگری، مفهومی مناقشهبرانگیز است که از منظر نهادهای دولت، میزان تمرکز و عدم تمرکز، منافع، موضوع، بخش، فعالیت تحتتنظیم، تنظیمشوندگان، چگونگی وضع پایش و اجرای قواعد و مقامها یا نهادهای متکفل آن، اختیار، ارکان، ابزار، قاصدانه بودن یا نبودن، مستقیم یا غیرمستقیم بودن، رسمییا غیررسمیبودن، مشارکت، تأمین منافع، خیر و رفاه عمومی و حتی جغرافیای تنظیمگری برداشتهای متفاوت و گاه متعارض از آن شده است. در عین حال اگرچه متداولترین برداشت از این مفهوم، رویکرد دولت- محور و فرمان و کنترل است که بهموجب آن تنظیمگری توسط دولت و از طریق قواعد حقوقی دارای ضمانت اجرای رسمی اعمال میشود، اما این رویکرد، به رقم اهمیتش، بهتنهایی قادر به ارائه تصویری جامع از آنچه در قلمرو تنظیمگری، به ویژه در بستر حکمرانی غیرمتمرکز و شبکهایِ متشکل از بازیگران گوناگون، بهویژه نهادهای مستقل تنظیمگر عمومی دولتی و غیردولتی، بنگاههای خصوصی، و جامعه مدنی، رخ میدهد نیست. بر این اساس در این نوشتار با مروری بر ادبیات تنظیمگری و بررسی تعاریف گوناگون آن، نشان داده میشود که تنظیمگری نه منحصر به نوع فرمان و کنترل است و نه دولتْ، یگانه تنظیمگر است. پس از تحلیل تنظیمگری به مثابه ابزار حکمرانی غیرمتمرکز، تعریف نگارندگان از این مفهوم، بر مبنای مرور تعاریف موجود و تحلیل خود از موضوع، ارائه میشود و یکایک اجزاء تعریفِ ارائهشده، توجیه و تبیین میشود.
|
|
واژههای کلیدی: تنظیمگری، فرمانوکنترل، تمرکز و عدم تمرکز |
|
متن کامل [PDF 335 kb]
(126 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|